پایان توهمِ انزوای ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۷۸۶۱
آن هم درست وقتی تصاویری از استیصال حقیقی عبریزبانان در سرزمینهای اشغالی بازتاب گستردهای دارد و رژیم چنج در اسرائیل گزاره قابل تاملی است، در عین حال نزدیکشدن صفحات ایران و کشورهای عربی، دعوت تهران و ریاض از یکدیگر برای سفر عالیترین مقامهایشان، موفقیت نسبی در روند روابط ایران و آذربایجان، اثربخشی ایران و همسایگان بر معضل افغانستان و مدل پیشرفتن جنگ اوکراین و روسیه که نتیجه آن هرچه باشد قطعا گسلهای نظم فعلی را دگرگون خواهد کرد، اما نکته اصلی اینجاست همه این وقایع در مداری خارج از خواست و مغناطیسم آمریکا در حال وقوع است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر بخواهیم همه این چشمانداز را در یک عبارت خلاصه کنیم، «ایران مقتدر و دشمن منزوی» توصیف دقیقی است. این تغییر آنقدر محسوس و قابل لمس شده که ترامپ هم از آن گلایهمند است و خطاب به دولت بایدن گفته «در حال از دستدادن ایران هستید!» رئیسجمهور سابق آمریکا گفته «ایران به واسطه چین با عربستان سعودی همراه شده است. شما در حال از دستدادن آمریکای جنوبی و ایران هستید. روسیه و چین را از دست دادهاید. فرانسه در حال بازبینی سیاستهای خود است. چین میخواهد ارز معیار را تغییر دهد و اگر این اتفاق بیفتد، مثل شکست در یک جنگ جهانی است و ما به یک کشور درجه ۲ تبدیل خواهیم شد.»
دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست، شرایط بینالمللی تغییر کرده و تغییر موازنه قدرت در ترتیبات سیاسی و امنیتی و بینالمللی دنیا واضح است.
در این اتمسفر جدید دیگر موضوعی به نام جهان تکقطبی را نداریم و اساسا همان طور که ترامپ هم احساس خطر کرده، موضوع ابرقدرتی آمریکا پایانیافتنی است. در این طرف ماجرا هم با نگاه به ظرفیتهای ملی ایران و توازن قوا در منطقه و نظام بینالمللی جزئیات مهمی قابل احصاست.
دولت سیزدهم با تغییر ریل در مناسبات بینالمللی، هم در تقویت همگراییهای منطقهای به عنوان رویکرد موثر برای تامین منافع مشترک استفاده میکند و هم به عنوان کشور اثرگذار در پروندههای منطقه نقش موثری را پیش میبرد.
البته ایران در روابط خارجی خود هم محدود به منطقه خاص یا یک بلوک خاص نبوده و دولت سیزدهم نشان داده در روند توسعه مناسبات خود با همه کشورهایی که حاضر باشند مبتنی بر اصل احترام متقابل و منافع مشترک روابط خود با ایران را برقرار کنند تهران هم در این همگرایی عملگرایانه ورود میکند.
اما مرور چگونگی شکست سیاستهای انزوای جمهوری اسلامی و ثمرات تقویت روابط بینالمللی ایران در دوره جدید نتایج مهم و جالبی به ما میدهد.
رژیم چنج عبری
حملات موشکی از شمال و جنوب به اسرائیل و درگیری دولت یهود به صورت همزمان در چند جبهه مختلف و پرفشار از سال۱۹۴۸ تاکنون بیسابقه است؛ به ویژه این که دهها هزار موشک مقاومت در لبنان و غزه رژیم اسرائیل را محاصره کرده است؛ این را دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرده است.
از سوی دیگر سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی به شدت از رخدادهای روزهای آینده نگران هستند چون به طور میانگین روزانه بیش از ۱۰هشدار امنیتی در رابطه با وقوع عملیات در روزهای آتی دریافت میکنند و آن طور که شیخ نعیم قاسم، معاون دبیر کل حزبا... هم تاکید کرده در مرحله نابودی اسرائیل قرار داریم و اکنون منطقه در برابر دو گزینه آزادی یا تسلیم در برابر دشمن صهیونیستی قرار دارد و هرکس که تحولات منطقه را زیر نظر داشته باشد باید بداند اوضاع دگرگون شده است.
ناآرامیها و تظاهرات بیسابقه روزهای گذشته در مقابل ساختمان کنست رژیم صهیونیستی که بیش از ۹۰ زار نفر در آن شرکت کردند، به خیابانآمدن هزاران اسرائیلی علیه کابینه رژیم در ۱۲هفته گذشته و همچنین اعتصاب مؤسسات اسرائیلی در اعتراض به قانون تغییرات قضایی که ۲.۵میلیارد شکل (واحد پول رژیم صهیونیستی) خسارت به اقتصاد اسرائیل وارد کرده بهگونهای است که روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز این اتفاقات را یک درگیری ایدئولوژیکی-فرهنگی عمیق داخلی در اسرائیل توصیف کرده است.
درواقع ضعف ارتش اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین، فرسایش دکترین نظامی، افزایش عملیاتهای استشهادی، وخامت اوضاع اقتصادی و اعتصابات همهجانبه در سراسر فلسطین اشغالی، شدتگرفتن موج مهاجرت جمعی صهیونیستها، در کنار تقویت جریان مقاومت همه نشانههای وضعیت وخیم و تاریک دولت تلآویو است که سید مقاومت هم آن را «غرق در بحران» نامگذاری کرد.
شکست سیاست انزوای ایران
در شرایط پیچیده و به شدت ملتهب رژیم صهیونیستی و در روزهایی که رسانهها از زوال و فروپاشی اسرائیل میگویند، قاعده تا حد زیادی برای عربهای منطقه تغییر کرده است؛ کشورهای عربی که تا همین چند ماه پیش، مسابقه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی گذاشته بودند حالا یا دچار تردید هستند یا آن را متوقف کردهاند. وزارت خارجه بحرین در بیانیهای تصمیم رژیم صهیونیستی برای شهرکسازی جدید در مناطق شمالی کرانه باختری را محکوم میکند و پارلمان اردن هم با اخراج سفیر رژیم صهیونیستی موافقت کرده است. نماینده عربستان برای روز قدس به ضیافت دفتر حفاظت منافع ایران در مصر میرود و این مهمترین گلوگاه شکست انزوای ایران است.
توافق اخیر ایران و عربستان، صهیونیستها را به شدت نگران کرده تا جایی که آویگدور لیبرمن وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی احیای مناسبات ایران و عربستان را یک شکست برای سیاست خارجی اسرائیل توصیف کرد و روزنامه یدیعوت آحارنوت هم در گزارشی نوشت که توافق ایران و عربستان یعنی فروریختن دیوار دفاعی منطقهای که اسرائیل میخواست برای خود بسازد.
ترجمان دیگر این موضوع این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اصول عزت، حکمت و مصلحت با حفظ مواضع اصولی و اساسی در حمایت از جبهه مقاومت و آرمان فلسطین، ایران را به پایگاهی قابل اتکا و مهم و راهبردی برای جریان مقاومت تبدیل کرده است.
دوره آسیاگرایی و مستقلها
تحولات اخیر در امتداد شکستهای منطقهای آمریکا و فرار تروریستهای آمریکا از افغانستان بیشتر از هر چیز دست برتر جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا را نشان داد. پیگیری سیاست ارتباط با همسایگان و کشورهای آسیایی، عضویت در پیمان شانگهای و تحولات اخیر در ارتباط با کشورهای حوزه خلیج فارس گامهایی اثرگذار در شکست نقشه پیچیده دشمن برای انزوای جمهوری اسلامی ایران بود، چراکه آمریکا و اروپاییها فشار آوردند که ایران منزوی بشود. «انزوا» در اصطلاح سیاست خارجی یعنی قطع رابطه با کشورها؛ وقتی کشورها با یک کشوری رابطه نداشته باشند، میگویند منزوی شد؛ آنچه اتفاق افتاد، نتیجه عکس داد. بله، رابطه ما با غربیها ضعیف شد ــ با آمریکا که رابطه نداشتیم، با اروپا هم رابطه ما ضعیف شد ــ اما ما رابطه خودمان را با آسیا صددرصد محکمتر کردیم؛ بعد از این هم همین را ادامه خواهیم داد؛ ما ارتباطات سیاسی و اقتصادی و فنی و علمی خودمان را با بخش مهم کشورهای آسیا ادامه خواهیم داد. در بخشی از پیمانهای مهم عضو شدیم؛ دشمن میخواست ما را منزوی کند، تلاش و تواناییهای ملت ایران موجب شد که ما بتوانیم در بخشی از پیمانهای منطقهای مهم و مؤثر عضو شویم؛ منزوی که نشدیم، برعکس، مطرح شدیم و روابطمان با دولتهای منطقه و ملتهای منطقه تقویت شد. این بخشی از سخنان رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی در مشهد است که به خوبی نمای کلی وضع موجود را در عرصه بینالملل ترسیم کردند.
در شرایط تحریم بیسابقه آمریکا علیه ایران، گسترش روابط با کشورهای همسایه توانسته به خنثیسازی تحریمها کمک کند و نتایج مثبت سیاسی و امنیتی دیگری را در پی داشته باشد. سال گذشته حجم تجارت بـا کشورهای همسایه از ۲۰ میلیارد دلار به ۵۳ میلیارد دلار رسیده است. ابتکار عمل ایران در برقراری ارتباط با سایر کشورهای جهان نیز ادامه خواهد داشت و به تعبیر رهبر انقلاب ارتباطات قوی با آفریقا و آمریکای لاتین جزو برنامههای حتمی ایران است که دنبال خواهد شد.
مناسبات جدید در برابر نظام سلطه
توصیف دقیقی از وضعیت ایران در منطقه و نظام بینالملل و نوع رابطه ایران را میتوانیم در این بخش سخنان نوروزی رهبر انقلاب ببینیم که تصریح کردند: «امروز سیاستهای قطعی جمهوری اسلامی در مقابل سیاستهای جنگطلبانه و سلطهطلبانه جبهه استکبار به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت صریح و قاطع از جریان مقاومت موجب شده تا سیاستهای پرخرج آنها برای استثمار ثروتهای منطقه غرب آسیا و جنگ تبلیغاتی دشمن برای فراموشی آرمان فلسطین بیاثر شود. سیاستی اصولی که در عین دفاع از ارزشهای دینی در حمایت از مظلوم و دفاع از کشورهای استقلالطلب و ملتهای آزادیخواه، به توسعه روابط و برداشتن موانع با سایر کشورهایی که در جورچین آمریکا بازی نمیکنند هم توجه دارد. برهمین اساس ما با اروپا هم قهر نیستیم؛ با هر کدام از کشورهای اروپایی و دولتهای اروپایی هم که سیاستهای آمریکا را کورکورانه تبعیت نکنند، حاضریم کار کنیم.»
همه این تغییرات در هندسه جدید جهان در حال وقوع است که در مختصات آن آمریکا منزوی خواهد بود و آسیا مرکز دانش، مرکز اقتصاد، مرکز قدرت سیاسی و قدرت نظامی است و فکر و جبهه مقاومت در مقابل زورگویی گسترش خواهد یافت. طبق تعریف رهبر انقلاب از نظم جدید بینالملل «اوضاع نقاط مختلف جهان از قبیل سربرآوردن قدرتهای اقتصادی جدید، افول آشکار قدرت آمریکا، جنگ اوکراین، بحرانهای رژیم صهیونیستی، اعتراضات گسترده و ادامهدار فرانسه، افزایش نابسامانیهای اقتصادی و آمریکا، ادامه مشکلات اقتصادی اروپا، شکست سیاست فشار حداکثری بر ایران و افزایش نفرت از نظامیان آمریکایی در کشورهایی که با هزینههای گزاف به آنها لشکرکشی کردند، نشان میدهد که مناسبات جدیدی در جهان دارد شکل میگیرد، یک نظم بینالمللی جدید در پیش است برای دنیا، در مقابل نظم دوقطبیای که ۲۰ و چند سال پیش بود؛ جوان ایرانی، ضمن آمادگی باید بداند که ما میتوانیم جایگاه برجستهای در این نظم جدید داشته باشیم و امروز که نشانههای تغییر نظم جهان آشکار شده است، باید به نقشآفرینی در این عرصه جدید و خطیر بپردازیم.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: انزوای ایران کشورهای عربی عربستان فلسطین رژیم صهیونیستی ایران و عربستان رژیم صهیونیستی جمهوری اسلامی رهبر انقلاب بین المللی منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۷۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی